سرور شهید، دکتر محمدرضا عاملی تهرانی:
ناسیونالیسم علم شناسایی قانون حیات ملت است.
اخیرا دفتر مطالعات استراتژیک حزب ایراننوین سندی مطالعاتی با عنوان ایرانگرایی چیست؟ ایرانگرا کیست؟ منتشر نموده است و با در هم آمیختن مبانی سیاسی-هویتی نامتعارف و آشکارا متضاد میان ناسیونالیسم ملت ایران و ناسیونالیسم اروپایی و بر شمردن معایب مدل ناشناختهای از ناسیونالیسم اروپایی مد نظر ایشان، فهم ناسیونالیستی را در تقابل با خروجی تئوری خود دانسته و با چسبانیدن خردهواژه «گرایی» به مفهوم ایران، دفعتا از کشفی رونمایی میکند با عنوان «ایرانگرایی» که به مثابه تعامل فکری و بیوقفه با چالشهای عصر حاضر و همانند اکسیری نویافته و شگفتانگیز به اطلاع عموم میرساند.
اما در واقع ناسیونالیسم جلوهای از شناخته زندگانی ملی است، ناسیونالیسم ایجاد تکلیف و الزام امر ملی است. بر خلاف واژه کلی و بدون چارچوب ایرانگرا که [با احتساب بیچارچوب بودن آن] هرکس میتواند به دنبال کار و زندگی معمول خود باشد و هرگونه که میل دارد اندیشه کند، هر قسمت از افکار خود را از یک مکتب فکری عاریت بگیرد و در رفتار اجتماعی و سیاسی هم هیچگونه الزامی احساس نکند و سرانجام هم به حکم آنکه بر حسب عادت به کوچه و خیابان شهر و یا احساسات نوستالژیک خود را ایرانگرا قلمداد کند.
برخی از واژگان دارای بار اندیشهای هستند. این واژگان در صورت تحقق، قدرت را به شکلی کاهش نیافته حفظ میکنند، در حقیقت از نظر قدرت تاریخی و وضوح تحلیلی ناسیونالیسم تنها مکتبی است که سازگاری کامل با ایران دارد.
میهن طبیعتا و به خودی خود شکلی استاتیک دارد. آنچه میهن را به پویایی میرساند ناسیونالیسم است. خلع کردن میهن از عنصر ناسیونالیسم تنزل مقام میهن به قلمرو است. با چنین رویکردهای خیالپردازانهای که مبلغ «وطن خام» است، زمین را در حد قلمرو (Territory) با حس مالکیت و تعلق حیوانات یا انسانهای بدوی تعریف میکند و با این تعریف نامبارک، قیمتی غیر قابل تحمل به ساحت اندیشه ملی تحمیل مینماید. زمین با ناسیونالیسم پرورده و پرورنده و پرداخته میشود و تبدیل به سرزمین میگردد؛ این تعریف حاوی مفروضاتی است که شامل علم شناسایی قوانین و شرایط بقای ملت است. ملتی که امروز هست، فردا نیز خواهد بود اما نه با خصوصیاتی که امروز دارد. بلکه دچار تحول و تغییراتی خواهد شد، برای همین است که دستگاه فکری محاسبه و تدقیق آن نمیتواند چیزی به جز ناسیونالیسم باشد. ناسیونالیسم در مورد ارائه تکالیف آینده ملت یک علم تحقیقی و تواما تکلیفی است و دلایل تعیین تکیف آن به موجب تحقیق به دست آمده است.
علم ناسیونالیسم تنها بیان شکل دلخواه زندگانی در آینده نیست، بلکه تکلیفی که ناسیونالیسم ایجاد میکند به حکم آن است که فرد را با پیوندهایی که با ملت خود دارد منظور میدارد و سیر حیات ملت او را به حکم شناخت نهادهای اجتماعی که حوادث آینده را بهالقوه با خود دارند آشکار میسازد. به طور عام ناسیونالیسم ایران و اروپا دارای مولفههای یکسانی است اما به طور خاص، ناسیونالیسم ملت ایران، درونزا، مولد و غیر تقلیدی است، دارای اندیشه است و صاحب اندیشهوران بسیار از آغاز تا کنون است.
ناسیونالیسم، تاریخ و جایگاه و منزلت دارد. در حقیقت ناسیونالیسم ملت ایران خانه دارد و این خانه هم صاحبخانه دارد. در آستانه یک ساله شدن حزب ایراننوین، شایسته است مدیران این حزب الزامات کار نظری را دریافت و تمایز آن با مصاحبههای ماهوارهای [تلویزیونی] را درک نمایند. کار نظری حاصل هزاران ساعت مطالعه و مداقه در منابع اصلی و آرای نظریهپردازان زنده و درگذشته که از آغاز، زندگی فکری و سیاسی باثباتی در قلمرو اندیشه ایرانی داشتهاند، است. ناسیونالیسم مدرن ملت ایران عمری چندده ساله دارد و آثار و اثرات و تالیفات آن خیلی بیشتر از عمر موتورهای جستجوگر است.
انتشار یک بولتن درونتشکیلاتی با تیتر سند مطالعاتی و با اعلام حذر و گذر از ناسیونالیسم و خلط آن با شوونیسم و چسباندنش به ملینمایی جمهوری اسلامی، وزن و اندازه دفتر مطالعات استراتژیک حزب ایراننوین را نمایان و مخابره کرد!
پاینده ایران