ما به این حقیقت آگاهیم و آن را میپذیریم که ایرانیان برونمرز یا حتی فرزندان ایشان که در جایی غیر از میهنِ تاریخی خود زاده شدهاند، علیرغم دوری از وطن، هرگز از کشور و ملت خود نگسستهاند و از همان سالهای قدیم، تلاشهای بیشماری برای گذار ابدی از جمهوری اسلامی کردهاند.
اما نباید فراموش کرد که ملت ایران در طول تاریخ کهن خود، بهای مبارزه با استبداد، استعمار و استثمار را همواره با خون پرداخت کرده است. در نتیجه هزینه اصلی هرگونه کوشش برای تحقق آزادی و عدالت در ایران، به هر حال بر دوش جامعه شهروندی ایرانیان داخل کشور است.
و دقیقاً به همین علت نیز تراز و مشروعیت سیاسی، به طور کامل به جامعه ایرانیان درونمرز تعلق دارد؛ چرا که در صورت پیروزی یا بروز فاجعه، به هر حال این ایرانیانِ درونمرز هستند که با تغییر سرنوشت مواجه میشوند.
هرگونه کنش، واکنش یا فراخوان سیاسی، تنها زمانی مشروعیت دارد که منعکسکنندهٔ خواستها و مطالبات همه ایرانیان، فارغ از قومیت و جنسیت در سطح ملی باشد.
هیچ نیروی سیاسی نباید به خود اجازه دهد که خارج از مرزهای این کشور و چارچوبهای میهنی آن، اقدام به فعالیت سیاسی کند مگر آنکه انتفاع ملت ایران را در نظر گرفته و به درستی در راستای آن گام بردارد.