در نیمروز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ، تنها چند ساعت پس از آغاز جنگ ، جنگندههای عراقی با هدف نابودسازی نیروی هوایی ایران در یک کارزار بزرگ با استفاده از ۱۶۶ تا ۱۹۲ فروند هواپیمای بمب افکن، اقدام به انجام عملیات گسترده ای با هدف نابودی کامل نیروی هوایی ایران کردند. پیش از آغاز این عملیات، هواپیماهای ایرانی عمدتاً در آشیانههای مستحکم بتنی قرار داشتند و این عملیات، موفقیت چندانی برای عراق در پی نداشت و نیروی هوایی ایران آسیب زیادی ندید و بیشتر بمبها بر روی باندهای فرود ریخته شدند که آنها نیز به سرعت ترمیم شدند. این اقدام عراق سرآغاز روی میز آوردن طرح های پیشین نیروی هوایی ایران که در سال ۱۳۵۳ توسط همافران با درایت ایران طراحی شده بود گشت که ماحصل آن تنها چند ساعت پس از آغاز رسمی تهاجم عراق، در عملیاتهای انتقام و سپس عملیات کمان ۹۹ پدیدار گشت.
در عملیات کمان ۹۹ که علاوه بر موفقیت آمیز بودنش به عنوان بزرگترین عملیات نیروی هوایی ایران شناخته میشود، ۱۴۰ فروند جنگنده ایرانی بعد از تهاجم گسترده به اهداف نظامی و استراتژیک در خاک عراق ضربه جبران ناپذیری به نیروی هوایی رژیم بعث عراق وارد کردند که همین اقدام دلاور مردان نیروی هوایی ایران سبب گشت تا عراق، از نیمروز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، مهمترین دارایی نیروی هوایی خود یعنی بمب افکنهای سنگین توپولف ۱۶ و توپولف ۲۲ را برای در امان ماندن از گزند حملات نیروی هوایی ایران به پایگاههای سهگانه اچ-۳ در دورترین نقطه غرب این کشور منتقل کردند تا از آنجا و خارج از شعاع رزمی جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ایران به پرواز درآمده و ماموریتهای رزمی خود را علیه ایران به انجام برسانند. غافل از آنکه این اقدام مذبوحانه عراق نیز کارآ نبود و در نهایت باعث شد دلاورمردان ایرانی اینبار مصممتر از همیشه بزرگترین شاهکار نظامی قرن را رقم بزنند: عملیات اچ-۳.
پایگاه هوایی اچ-۳ در استان الانبار عراق در ۱۰ کیلومتری مرز اردن قرار داشت و از نظر عراق، امنترین نقطه برای جنگندههای مهم این کشور بود. این پایگاه یکی از مهمترین و راهبردیترین اهداف نظامی در خاک عراق به حساب می آمد، زیرا تجهیزات و بمبافکن های موجود در این پایگاه قدرت آفندی و پیشروی زمینی عراق تاثیر بسزایی داشتند و از طرفی دیگر شهر آبادان در آن زمان در محاصره دشمن قرار داشت و دشمن بواسطه بمبافکن های خود فشار مضاعفی بر مدافعان ایرانی وارد مینمود. از طرفی دیگر انهدام چنین هدف نظامی بزرگ اعتبار سیاسی زیادی برای ایران به ارمغان میآورد و باعث میشد ایران در مذاکرات سیاسی آینده در موضع قویتری قرار بگیرد. پس طبیعتا از کار انداختن چنین ماشین جنگی هدف مهم و پذیرفته شدهای برای طراحی یک عملیات همه جانبه به حساب می آمد.
با طرح موضوع در اواسط سال ۱۳۵۹، مسئولیت طراحی این عملیات به ۷ تن از فرماندهان نخبه نیروی هوایی ایران واگذار شد. در نگاه نخست به دلیل دور از ذهن بودن این طرح، به آن توجهی نمیشد، ولی سرانجام پس از بررسیهای فراوان دادههای نظامی، طرحها و نقشههای گوناگون و با تدبیر سرهنگ فریدون ایزدستا، یکی از فرماندهان ارشد معاونت عملیات ستاد، طرح نهایی در پائیز ۱۳۵۹ آماده گشت و در جلسهای به فرمانده وقت نیروی هوایی ایران ارائه شد. علت تفکر و شاید تعلل فراوان بر روی این عملیات آن بود که در حالت عادی هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاهها میبایست از مرزهای خاوری عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر، که توان پدافندی مؤثری داشتند به اچ-۳ میرسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همان مسیر بازمیگشتند. در تمام طول مسیر، جدا از موشکهای زمین به هوا و توپهای ضدهوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند، که با توجه به برتری عددی آنها، بدون شک ادامهٔ عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن میساختند. لذا قرار بر این شد که مسیری طولانیتر ولی با ریسک کمتر که از نوار مرزی شمال و غرب عراق میگذشت، برای حمله انتخاب شود.
کلیات این طرح خوب به نظر میرسید اما مشکل اساسی آنجا بود که در طرح جدید هواپیماهای ایرانی میبایست به جای مسیر ۱۲۰۰ کیلومتری ، مسیری در حدود ۴ هزار کیلومتر را میپیمودند تا به پایگاه هوایی اچ۳ برسند و همین موضوع برسی تمامی ریز جزئیات اعم از سوخت رسانی هوایی ، استفاده از حریم هوایی دیگر کشورها و همچنین پنهان ماندن از دید رادار های پدافندی کشور عراق و دیگر همسایگان و پیش آمد های احتمالی را طلب میکرد.
سرانجام در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ ، هشت فروند جنگنده مکدانل داگلاس فانتوم اف- ۴ نیروی هوایی ارتش ایران، در دستههای چهار فروندی الوند و شاهین در ارتفاع پایین ۵۰ متر از نقطهٔ تلاقی مرز ایران، ترکیه و عراق وارد شده، و پس از عبور از میان درههای عمیق در امتداد مرز شمالی عراق، به زاخو، در مرز ترکیه عراق و سوریه رسیدند. ظاهراً چندین بار هواپیماهای ایرانی در رادارهای عراقی و ترکیهای ظاهر شدند، اما عراقیها تصور میکنند هواپیماها متعلق به نیروی هوایی ترکیه است که مشغول گشت زنی در طول مرزهایشان هستند. این اشتباهی بود که کنترلهای زمینی ترکیه نیز مرتکب آن شدند.
سرهنگ فریدون ایزدستا از طراحان عملیات با حضور در یکی از تانکرهای سوخترسان در سوریه که به عنوان پست فرماندهی در نظر گرفته شده بود شخصا بر عملیات نظارت مینمود.
همزمان در پایگاه هوایی دوم شکاری تبریز یک دسته سه فروندی اف-۵ برای حمله به پالایشگاه کرکوک آماده شدند. آنها پس از انجام مقدمات، بلافاصله به پرواز درآمده، در ارتفاع زیر صد پا و در سکوت مطلق رادیویی، خود را به پالایشگاه بزرگ کرکوک رساندند و اقدام به بمباران پالایشگاه نمودند و با گردشی ۱۸۰ درجهای به سمت مرز ایران حرکت کردند. از پالایشگاه دود غلیظی به هوا برخاسته بود و پدافند دشمن که هنوز نتوانسته بود خود را پیدا کند، بی هدف به هر سو تیراندازی میکرد. اف-۵ها در مسیر بازگشت بودند که افسر کنترل شکاری رادار اطلاع داد شکاریهای عراقی در تعقیب آنها هستند؛ بنابراین هواپیماهای ایرانی بر سرعت خود افزودند و تحت حمایت شکاریهای خودی وارد مرز ایران شدند و به سلامت در پایگاه به زمین نشستند. به این ترتیب، با درگیر شدن دشمن در مرزهای خاوری خود، هواپیماهای ایرانی در آنسوی مرزها توانستند با امنیت نسبی بیشتری مأموریت خود را انجام دهند.
در این حین که تمامی توجه سیستم یکپارچه پدافندی عراق به سوی پالایشگاه کرکوک معطوف گشته بود، فانتوم های ایرانی پساز سوختگیری مرحله دوم در خاک سوریه به ۳ دسته تقسیم شدند و با افزایش ارتفاع خود از سطح زمین اقدام به بمباران هر سه پایگاه هوایی در اچ-۳ نمودند. در طی این بمبارانهای بینقص، بنابر روایت منابع خبری بیش از ۵۰ فروند از بهترین بمب افکن ها و جنگنده های عراقی بر روی باند فرودگاه از بین رفتند. فانتوم های ایرانی پس از بمباران سهمگین پایگاه اچ ۳ مجددا وارد خاک سوریه شدند و پس از انجام مرحله سوم سوختگیری از همان مسیری که پیموده بودند راه برگشت را در پیش گرفتند. در این حین نیروی هوایی عراق که سردرگم مانده بود میگهای شکاری خود را برای درگیری با فانتوم های ایرانی روانه مرزهای شمالی عراق کرد اما به علت ارتفاع پروازی پایین جنگندههای ایرانی، رادار میگهای عراقی موفق به کشف هواپیماهای ایرانی نشدند و از بالای سر آنها عبور کردند.
در نهایت دلاورمردان نیروی هوایی ارتش ایران پس از خلق شاهکار نظامی قرن، بدون کوچکترین تلفاتی، پیروزمندانه وارد آسمان میهن شدند و مجددا پس از سوختگیری مرحله چهارم بر فراز دریاچه ارومیه در صحت و سلامت کامل به پایگاه خود در همدان بازگشتند.
یاد و خاطر چنین دلیرمردانی همواره در دل و جان ملت ایران زنده خواهد ماند.